تا میاد اسم قشنگت مثل خون تو رگ میجوشم
لحظه ی با تو بودن رو به دو عالم نفروشم
روز تقسیم غم عشق خورده این قرعه به نامم
من بشم خمار عشقو تو بریزی می به جامم
اون روزی که زات یزدان به همه عقلو عطا کرد
منو مجتنون افرید و به غم تو مبتلا کرد
الهی یه روز بیاد که من ز خون وضو بگیرم
رخصتم بده ابوالفضل جلوی چشماش بمیرم
غم عشقت میزنه موج،توی عمق چشم خیسم
اسم تو هر شب جمعه روی قلبم مینویسم
اگه لحظه ای نباشی زندگی به من حرومه
بی تو ای عزیز زهرا کار عاشقی تمومه
همدم تموم شبهام خاطرات کربلاته
یه اشاره کن ببینی سرو جونم به فداته
گوشه ای از کربلاتو نمیدم به کل دنیا
حسین برگ و برم، حسین تاج سرم بیا کن نظری،
حسین بی هنرم من از دار و ندار همه دنیا تو رو دارم،
چه غم دارم اگر عشق تو باشد به کنارم امیرم، اسیرم، به عشقت،
می میرم حسین آبرویم، حسین گفتگویم فدای تو شدن،
همه آرزویم حسین دلبر من، حسین ساغر من بکش دست کرم،
به روی سر من تویی کعبه من، مروه من،
سعی و صفایم که نالایقم و عشق شما داده بهایم تو شاهی،
گدایم، تو دادای، صفایم حسین خون خدا،
حسین ای با صفا دلم تنگ شماست، حسین کرببلا
من از روز ازل سخت به عشق تو اسیرم حسین جان نکند ندیده کربلا بمیرم که دارد،
نگارا، ضریحت، تماشا
دوای درد عالم یا حسین ع است
شفای روح آدم یا حسین ع است
به لوح آفرینش با خط نور نوشته اسم اعظم یا حسین ع است
اگر باشد تمام عمر یک دم همان یک دم مرا، دم یا حسین ع است
اگر بر مرده جان بخشد عجب نیست دم عیسی بن مریم یا حسین ع است
پس از ذکر خداوند تعالی ز هر ذکری مقدّم یا حسین ع است
نجات اهل محشر، روز محشر خموشی جهنم یا حسین ع است
به یاد آن لب عطشان هماره صدای آب زمزم یا حسین ع است
نوار قلب کل سینه زن ها نفس های محرّم یا حسین ع است یا حسین ع است
خمس، از منابع مهمّ مالى اسلام
نكتهاى كه قبل از هر چيز- در اين بحث- بايد به آن توجّه داشت اين است كه:
با مختصر مطالعه در تاريخ و «تعليمات» اسلام روشن مىشود كه اسلام تنها يك سلسله دستورات و مقرّرات اخلاقى و عقائد مربوط به مبدأ و معاد نبود، بلكه حكومتى همراه خود آورد كه همه نيازمنديهاى يك جامعه پاك و مترقّى را تضمين مىكرد و مسلّماً يكى از اركان چنين حكومتى تشكيل «بيتالمال» براى رفع نيازمنديهاى اقتصادى بوده است.
بيتالمال اسلامى كه از بدو ورود پيامبر صلى الله عليه و آله در مدينه و تشكيل حكومت اسلامى به وجود آمد مشتمل بر اموالى بود كه از منابع متعدّد گردآورى مىشد:
1- از طريق «زكات»
2- از طريق «خمس»
3- از طريق «انفال»
4- از طريق «خراج»
5- از طريق «جزيه»
كه هر كدام فصل مشروحى در فقه اسلام و قوانين و دستورات آن را به خود اختصاص داده است.
منظور ما در اين رساله اين نيست كه در مورد تمام منابع درآمد بيتالمال اسلام و هزينهها و مصارف آن بحث كنيم بلكه منظور اين است كه تنها در مورد «خمس» سخن بگوئيم، زيرا:
بعضى اشكال مىكنند كه:
«چرا در مكتب شيعه خمس تعميم پيدا كرده و هرگونه درآمدى را شامل مىشود، در حالى كه اوّلًا، خمس در قرآن مجيد تنها در مورد غنائم
جنگى وارد شده و ثانياً، در تاريخ نديدهايم كه پيامبر صلى الله عليه و آله يا امير مؤمنان عليه السلام در روزگار حكومت خود و يا هيچيك از خلفا از غير غنائم جنگى خمس گرفته باشند در حالى كه فقها و دانشمندان شيعه اصرار دارند كه خمس يعنى يك پنجم مازاد درآمد، منحصر به غنائم جنگى نيست بلكه هرگونه درآمدى خواه از طريق زراعت يا دامدارى يا صنعت يا تجارت و يا كارگرى و يا هرگونه درآمد ديگرى به دست انسان بيايد پس از آن كه هزينه يك سال خود را از آن كم كرد و چيزى به عنوان پسانداز اضافه آورد، بايد يك پنجم آن را به بيتالمال بپردازد و در مصارف تعيين شده صرف گردد و آنها دليل روشنى بر اين توسعه و گسترش ندارند؛ و لذا دانشمندان سنّى نيز در غير مورد غنائم جنگى معتقد به خمسنيستند و بفرض كه خمس تعميم داشته باشد طبق بعضى از روايات در زمان غيبت كبرى از طرف امام عليه السلام بخشوده شده است!» (1)
1- ناصر مكارم شيرازى، خمس پشتوانه بيت المال، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، 1380، صص 9-6.